مسئولیت اجتماعی
فلاسک از بدو تأسیس، حمایت هدفمند و بهجا از فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و علمی را در دستور کار قرار داده است. بر همین اساس مانند تمام اعضای مسئول جامعه نسبت به رخدادهای مختلف حساس بوده و سعی میکند همگام با دیگر بخشها، حمایتهای تأثیرگذار خود را در سراسر کشور متمرکز کند.
در زمینه تحقق رسالتهای اجتماعی فلاسک بوده است که در سالهای اخیر اجرا شدهاند. فلاسک در اقدام اخیر خود، با همکاری شرکت تعاونی دنیای فرشته های روستا ( سرکار خانم سعیده دلمرادی ) همکاری نموده هست.
در این راستا 2 درصد از سود فروش ماهیانه فلاسک به این شرکت واریز خواهد شد.
همچنین شما کاربران عزیز میتوانید درصورت درخواست بخشی یا کل سفارش خود را برای بچه های روستا ارسال کنید. در این صورت نیاز هست در هنگام ثبت سفارش در قسمت توضیحات بنویسید برسد به دست بچه های فرشته هاای روستا تا همکاران ما سفارش شما را در اسرع وقت به دست آنها برسانند.
سعیده دلمرادی
بانو سعیده دلمرادی فعال اجتماعی و خیر نیکوکار ، مدیر شرکت تعاونی دنیای فرشته های روستا ، مدیر دبستان شهید تندگویان شهرستان سرخس ، معلم مدرسه ی یکی از روستاهای سرخس بود که اولین فعالیت های خیرخواهانه اش را آغاز کرد .
تصمیم داشت مشکلات گوشه ای از شمال شرقی ترین نقطه ی ایران و محرومیت ها و کمبود های دانش آموزان و خانواده هایشان را به گوش مردم برساند و برای این کار از صفحه ی اینستاگرامش استفاده کرد.
ابتدا آشنایان و نزدیکان به دلیل اعتمادی که به او داشتند کمک ها را شروع کردند ، اما بانو دلمرادی به قدری شفاف عمل می کرد که خیلی زود دایره ی کمک کنندگان وسیع و وسیع تر شد و امروز او به پشتوانه ی اعتماد مردم در کمک رسانی پا را بسیار فراتر از سرخس گذاشته و به شهرهای دور و نزدیک سفر می کند . او و همسرش سید محمد موسویان که در این راه یار و یاور اوست هفت فرزند دارند.از این هفت فرزند یکی را قانونا به فرزند خواندگی پذیرفته اند و از شش فرزند دیگر به امانت نگهداری می کنند تازمانیکه خانواده هایشان شرایط نگهداری از آنها را داشته باشند.یکی اززیبا ترین اشکال نیکو کاری که خانم دلمرادی به انجام رسانده تولد گرفتند برای کودکان محروم است .او می گوید : " بسیاری از کودکان به دلیل محرومیتی که در زندگی دارند به قدری درگیر هستند که حتی نمی دانند جشن تولد و کیک تولد چیست و ما از این طریق آنها را خوشحال می کنیم "
سعیده دلمرادی تا امروز موفق شده یکصد و پنجاه دانش آموز را تحت حمایت خیرین صفحه ی اینستاگرامش قرار دهد به این صورت که شخص حامی بطور مستقیم کمک هزینه ی تحصیل و معیشت را به حساب سرپرست خانواده واریز می کند . او به پشتوانه ی خیرین صفحه ی اینستاگرامش تا به امروز برای حدود 200 عروس جهیزیه فراهم کرده است ، جهت کمک به تحصیل چهل دانشجوی مستعد هزینه ی کتاب _ شهریه و خوابگاه را پرداخت کرده است همچنین پنج زندانی محکوم به اعدام را با پرداخت دیه و صحبت با خانواده های مقتولین آزاد کرده است . برای روستاییان زیادی از طریق راه اندازی کارگاه های صنایع دستی و خیاطی کارآفرینی کرده است .
پنجاه خانه ی مسکونی روستایی در نقاط محروم کشور را تعمیر کرده و یا از نو ساخته و دو مدرسه ساخته و برای مدارس بسیاری در مناطق محروم سرویس بهداشتی ساخته است . بانو سعیده دلمرادی همچنین در حوادث مختلف سیل و زلزله در کرمانشاه ، زلزله ی سنگ سفید ، سیل آق قلا ، سیل سرخس و سیل سیستان و بلوچستان کمک رسانی کرده است .
منبع: پیج اینستاگرام @adam_hesabiha
زوج داوطلب و نیکوکار
قصه این زوج آموزگار وقتی آغاز شد که سعیده پنجسال پیش به روستای قوش عظیم در حاشیه غرب رودخانه تجن شهرستان سرخس از توابع خراسان رضوی رفت، اما دلش طاقت نیاورد که کارش محدود به تختهسیاه کلاس و کتابهایی شود که قرار است بچهها را باسواد کند. او نتوانست چشم روی درد افتاده به جان بچههای بیمار و وضع اقتصادی پیشروی مردم این روستا ببندد. معلمی که وقتی دید کاری از دستش برای کمک به بچههای نیازمند و محروم روستا برنمیآید، دست به دامن شبکههای مجازی شد و با انتشار عکس بچههای روستا کاری کرد که همه مردم کشور امروز روستای قوش عظیم را در دورافتادهترین نقطه سرخس میشناسند. معلمی که امروز به سفیر مهربانی در ایران معروف شده و برای کمک به دانشآموزان نیازمند مناطق محروم سراسر کشور دست از هیچ تلاشی برنمیدارد.
تلخ و شیرین خانم معلم
سعیده دلمرادی برایمان از روزی میگوید که بهعنوان معلم روستا راهی روستای قوش عظیم شد: «وقتی به روستا آمدم اولین چیزی که به چشم میخورد فقر و نیازی بود که در میان تکتک خانوادهها دیده میشد. خیلی دلم میخواست به خانوادهها و بچهها کمک کنم. اما با دست خالی نمیشد، حتی کسی اسم این روستا هم به گوشش نخورده بود، بالاخره تصمیم گرفتم تصاویری از روستا را در اینستاگرام منتشر کنم. همه امیدم این بود که مردم با دیدن این عکسها به یاری ما بیایند. اتفاقی که در کوتاهترین زمان رخ داد.» از خاطرههای تلخ و شیرینش برایمان میگوید: «در مدرسه ما دانشآموزی بود که همیشه بیمار بود و هیچ وقت تن این بچه گرم نمیشد. یک روز تصمیم گرفتیم به خانهشان سری بزنیم و از والدینش بخواهیم بیشتر به او و وضع بیماریاش رسیدگی کنند. وقتی به خانه رسیدیم، با چهار دیواری خالی از فرش و اثاثیهای روبهرو شدیم که خانواده این دانشآموز در آن زندگی میکردند. بلافاصله از این خانه و وضع آن خانواده عکس گرفتم و در صفحه اینستاگرام منتشر کردم. ظرف چند روز از سوی خیرین فرش و بخاری و سایر لوازم خانه برای این خانواده از شهرهای مختلف کشور ارسال شد.»
کارآفرینی برای زنان روستا
میگوید وقتی دیدیم بیشترین مشکل خانوادههای روستا به خاطر فقر و نداشتن درآمد کافی است، تصمیم گرفتیم برای درآمدزایی اهالی روستا آستین بالا بزنیم و کلاسهای آموزش خیاطی و شیرینیپزی برگزار کردیم. آموزشهایی که مورد استقبال اهالی روستا قرار گرفت. بانوان روستایی بعد از دریافت آموزشهای لازم در این بخش مشغول به کار شدند. شرط اصلی به نتیجه رسیدن این آموزشها تأمین بازار فروش محصولات بود. کاری که خود ما با کمک دوستانمان در شهر انجام دادیم و تمام شیرینیهای نوروز به این بانوان سفارش داده شد. کاری که همچنان در حال انجام است و به منبع درآمد خوبی برای بانوان روستا تبدیل شده است. از دیگر مشاغلی که برای بانوان ایجاد کردیم، کارگاههای خیاطی بود. کارگاههایی که با اخذ سفارش از تولیدیها رونقگرفت و امروز شاهد درآمدزایی زنان روستایی از این محل هستیم.»
او تعداد بانوان شاغل در کارگاه خیاطی روستا را 6 نفر برمیشمرد و میگوید: «جالب است امروز این بانوان خود به دیگران همین کار را آموزش میدهند و امیدواریم با توسعه این بخش شاهد اشتغال زنان روستایی در روستاهای مجاور هم باشیم.»
تأمین امکانات زیرساختی در روستا
وقتی خانم معلم پا به روستا گذاشت، هیچ یک از امکانات رفاهی و خدماتی در روستا وجود نداشت. زیرساختهایی که نبودشان عرصه زندگی را بر مردم سخت کرده بود. اما در سایه کمکهای مردمی به روستا خوشبختانه بخش قابل توجهی از این مشکلات حل شده است: «خانههای مردم روستا اغلب مخروبه و غیرقابل استفاده بود. موضوعی که با کمک خیرین سراسر کشور کمی ساماندهی شد. در این نقطه صفر مرزی، زمستان سرد و طاقتفرساست و امان مردم را بریده، چون اغلب از داشتن وسایل گرمایشی محروم هستند. اما امروز در سایه همدلی و مهربانی همه مردم ایران بخش قابل توجهی از خانههای مسکونی روستا مرمت، بازسازی و مجهز به لوازم اولیه زندگی شدهاند. علاوه بر این ما در روستا توانستهایم امکانات بهداشتی و درمانی را هم تأمین کنیم، مثل حمام که از نیازهای اصلی مردم روستا بود. گذشته از همه این موارد تأمین ویلچر برای بچههای نیازمند و معلول روستا از دیگر خدماتی است که با کمک خیرین انجام دهیم.»
فعالیت در مدرسه استثنایی
خانم معلم وقتی خیالش از بچههای روستا و مردمش راحتمیشود، به سرخس میرود تا در کنار همسرش بخش دیگری از فعالیتهای خود را این بار در کنار بچههای استثنایی شروع کند: «سیدمحمد امروز 60 دانشآموز استثنایی از روستاهای اطراف سرخس را تحت پوشش خود دارد؛ از کچونی گرفته تا دولتآباد و حسنآباد و ابراهیمآباد.» سیدمحمد موسوی میگوید: «بچهها اکثرا در خانوادههای محروم و نیازمند زندگیمیکنند و برای تأمین وسایل بهداشتی خود هم در تنگنا هستند. امروز ما بحث درمان خیلی از بچههای ناتوان جسمی و حرکتی را با کمک خیرین کشوری دنبال میکنیم، حتی خیرین خارج از کشور هم به واسطه این صفحه با ما همکاری دارند.»
برای بچههای نیازمند مادری میکنم
سعیده و سیدمحمد امروز والدین هفت فرزند خوانده خود هستند؛ دو دختر و پنج پسر که به گفته خودش روزهای خوش و خرمی را با هم سپری میکنند. عکس پروفایل صفحه اینستاگرامش هم شامل عکس خانوادگیشان با فرزندخواندههایش است.
به همه ایران کمک میکنیم
میگوید به همه ایران کمک میکنیم، فرقی نمیکند هر جا نیاز به کمک داشته باشد، تیم ما حاضر است، مثل زلزله کرمانشاه. ما از طریق صفحه اینستاگراممان توانستیم برای مردم زلزلهزده کرمانشاه حدود 30 کانکس تهیه و به مناطق زلزلهزده اعزام کنیم. علاوه بر این از روزی که زلزله کرمانشاه رخ داد تا امروز ما مدام در مناطق زلزلهزده حضور داشتیم. در روزهای نخست کوشیدیم با آموزش بچههای مدرسه کاری کنیم که دانشآموزان از درس و مشق عقب نمانند. بعد از بازگشایی مدارس هم به ارایه خدمات اجتماعی به زلزلهزدهها پرداختیم.
سفره صبحانهمان هر روز پهن است
با توجه به اینکه اغلب دانشآموزان خانم معلم را بچههای نیازمند تشکیل میدهند، او کوشیده با کمک خیرین هر روز در مدرسههای سرخس سفره صبحانه پهن کند: «این برنامه را با هدف توزیع روزانه یک وعده غذای مقوی بین بچههای نیازمند انجام میدهیم. خوشبختانه همه خیرین ما را در تأمین هزینههای این برنامه یاری میکنند و باعث شدهاند تا هر روز در یک مدرسه شاهد دورهمی شاد بچههای مدرسه دور این سفرههای پربرکت باشیم.»
جنگ علیه کرونا
در دوره کرونا هم این زوج جوان خیر بیکار ننشستهاند، از راهاندازی کارگاه تولید ماسک و تأمین ملزومات بهداشتی سرخس گرفته تا تأمین گوشی هوشمند برای دانشآموزان نیازمند، بخشی از فعالیتهای آنهاست. دلمرادی میگوید: «بیست گوشی هوشمند برای دانشآموزان مستعد منطقه تهیه کردیم تا از تحصیل در فضای مجازی جا نمانند. از سوی دیگر با راهاندازی کارگاه تولید ماسک با فعالیت زنان سرپرست خانوار تلاش کردیم تا ضمن کمک به تأمین نیاز منطقه به ماسک، به خانوادههای خسارتدیده اقتصادی در این ایام هم کمک کنیم.»
آرزوی خانم معلم
خانم معلم فداکار منطقه سرخس گرچه امروز کارهای زیادی برای بچههای نیازمند در سراسر کشور انجام میدهد، اما یک آرزوی بزرگ دارد که همیشه رویای تحققش را میبیند: «تنها آرزوی من داشتن خانهای با هزار اتاق و هزار پنجره است تا در سایه سقف آن دیگر هیچ بچهای آرزوی داشتن یک اتاق را نداشته باشد و در آرامش کامل دوران خوش کودکیاش را سپری کند.»
منبع: شهروند آنلاین